معمولی اندر معمولی اندر معمولی
چهارشنبه, ۱ دی ۱۳۹۵، ۰۶:۴۱ ب.ظ
خیلی سخته که عاشق یه آدم معمولی باشی و از دستش بدی
کوچه ها، پیاده رو ها، خیابون ها و مغازه ها پر از آدم ها و چیزهای معمولی ن که میتونن باعث شن که یادش بیفتی....
بعدن نوشت : چرا احساس می کنم تو این دو سه سال اخیر قد یه عمر زمان گذشته برام؟ در عین اینکه همش مثل یه چشم برهم زدن بوده؟! چه چیزی میتونه این پارادوکس مسخره رو توجیه کنه؟
بعدن نوشت 2 : جواب امتحانای رانسیل هنوز نیامده . بنابراین، عنوان به افتخار استاد :))
۹۵/۱۰/۰۱