تو نباشی چه امیدی به دل خسته ی من
يكشنبه, ۲۹ آذر ۱۳۹۴، ۰۳:۵۵ ب.ظ
مثلن مرو ای دوست محمد اصفهانی را گوش بدهی و نا نداشته باشی بلند شوی و هیچ کاری نتوانی انجام دهی....
تمام بدنم انگار از زیر کامیون بیرون کشیده شده... از جای جای وجودم داره درد میزنه بیرون: دی
+ امروز هر چند خوب شروع شد ولی روز مزخرفی بود... من انقدر که در بد اخلاقی و حال دیگرانو گرفتن مهارت دارم هیچوقت در مهربون بودن و سازگار بودن مهارت ندارم... ولی در عمل کاملا برعکسم چون به شدت جلوی خودمو می گیرم... امروز دلم میخاست دیگرانم اینو بفهمن ... نمی ارزید به اون همه دلخوری و گریه و داد و حرمت شکستن ...
بگذریم...
یه چیزهایی رو کلا باید فراموش کرد...