سر درگم
چهارشنبه, ۱۰ شهریور ۱۳۹۵، ۱۱:۱۱ ب.ظ
میگه من به خودمون مطمئنم . میدونم تا آخرش هستم
میگم من قول سفت و سخت اینجوری ازت نمیخام وقتی خودم از خودم مطمئن نیستم. که نکنه وسطش باز حس هام با هم قاطی بشه و گذشته دوباره خودشو بکوبه به مغزم.
میگه من به خودم اعتماد دارم یه کاری می کنم تا همیشه همه چیز خوب پیش بره برامون
میگم احمق
ناراحت میشه
+ این همه اعتماد به آینده به نظرم خطرناک می رسه
به اطراف که نگاه می کنم اینجوری که همه آروم ن و همه چیز رابطشون انقدر قشنگه و مطمئن، میگم نکنه واقعا مشکل از منه؟ شاید منم که دارم همه چیزو نا امن می کنم. دلم نمیخواد سر چیزی که هنوز بهش مطمئن نیستم یه آدمو هدر بدم
۹۵/۰۶/۱۰