شرلوک هلمز - کالبد شکافی
قسمت اول از فصل چهارم شرلوک رو که دیدم کلن نا امید شدم... با خودم گفتم حیف این همه انتظار که برای چنین چیز مسخره ای بود
قسمت دوم رو که دیدم با خودم گفتم این تقریبن همون چیزیه که انتظار داشتم
با دیدن قسمت اول میشد فهمید که این فصل احساسات خیلی پر رنگ تر از فصل های قبل نقش ایفا می کنه . و این به نظرم مسخره می آمد . مخصوصا اگر میخواستن شرلوک هلمز رو با عشق درگیر کنن. بنابر این زیاد به قسمت های آینده ش امیدی نداشتم .
کارآگاه باید همون کسی میموند که به احساسات میگفت خطای انسانی و اونو حاصل واکنش های شیمیایی بدن میدونست
بعد با یه نوع احساسات غیر قابل انتظار رو به رو شدم .
فصل چهار شرلوک معمای خود شرلوک بود و راستش من هنوزم کلی جوگیرشم
و آره تو قسمت آخر ش گریه هم کردم
+ حقیقتا من به شدت عاشق بندیکت و بازیشم... انگاری که هیچ کس دیگه ای نمیتونست تا این حد خود شرلوک هلمز باشه ... لعنتی قیافش، صداش، حرکاتش، طرز ادا کردن کلماتش ، نوع حرف زدنش، کاری که با چشماش انجام میده ... همه چیزش عالیه
++ ایمیتیشن گیم هم سند دیگریست بر بازی بی نظیر ش