خارش مغزی

از این و آن بگریزم ز ترس نی ز ملولی

خارش مغزی

از این و آن بگریزم ز ترس نی ز ملولی

فکر متلاطم

جمعه, ۱۵ آبان ۱۳۹۴، ۱۰:۲۱ ب.ظ

بیشتر از یک ماهه میخام در مورد یه موضوعاتی ببنویسم که ذهنم به شدت درگیرشون شده تقریبا همیشه جلوی چشمم هستن   ولی هنوز هم که هنوزه افکارم منسجم نشدن و نمیتونم به راحتی مکتوبشون کنم. حتی همین الان هم بدم نمیاد بازم بی اعتنا باشم و بیخیالشون شم و چشمامو ببندم بلکه یکم دردشون کم بشه. ولی خب با امید به اینکه ذهنم سبک شه سعیم رو می کنم    

 اولیش در مورد مذهبی ها بود..آدم هایی از بین قشر مذهبی ها که اعتقاد دارن با دو رکعت نماز  دیگه حق قضاوت و حکم صادر کردن دارن.   

شک ندارم بزرگ ترین آسیب هایی که به دین وارد میشه  از طرف این قشره... خودشون دارن کاری می کنن که  آیینشون از درون پوسیده بشه...   تعصب...ذهن جامد... احساس  خلیفه ی خدا بودن...   حکم دادن... سخنرانی های کلیشه ای... ادعای معصومیت و از این قبیل خود شیفتگی ها از ویژگی های بارزشونه...     

یه سریشون به قدری اسکلن که ساده ترین اتفاق ها رو هم به ماورا مربوط می دونن و کلا اعتقادی به دلایل منطقی و علمی ندارن   

دیده شده که  خشکسالی، سیل، زلزله و سایر پدیده های طبیعی  رو عذاب الهی تلقی کردن    

در مورد بیماری:  اگر کسی دچار بیماری بشه بلا شک اون شخص به خاطر گناهانش مبتلا به مریضی شده. ولی اگر خودش بیمار بشه کلی خوشبحالشه و  حتمن خداوند قصد داشته بهش با رنج بیماری،  ارتقای درجه بده    

از نجس خوندن  افراد و کافر دونستنشون به خاطر مخالفت با تعصبات مضحکشون، ذره ای ابا ندارن... حتی  میتونن به جایی برسن که به اسم امام زمان شمشیر بردارن و سر از تن کسایی که قبول ندارن جدا کنن و اسم کارسونو بذارن جهاد در راه خدا... 

این آدما منفور ترین و مزخرف ترین قشر هستن که اسمشون دینداره   

وقتی از بالا به قضیه نگاه می کنم   دلم برای دین میسوزه که همچین دشمنای داخلی ای داره...          




موضوع دوم زن ها هستند... 

اگر جراتشو داشتم و اگر میتونستم از اقلیت صرف نظر کنم مینوشتم:  زن های احمق!!!و میذاشتمش عنوان!  ولی خب ددسته ای از زن ها وجود دارن که مانع از این کار میشه... من واقعا زن های ایرانی رو درک نمی کنم...  نمیدونم چطور مینونن اینقدر از ضعیف بودن لذت ببرن!    و البته در جایگاهی هم نیستم که تشخیص بدم  این ناشی از حماقت خودشونه یا ناشی از اجحافی که در حقشون  میشه ...   کافیه فقط یکم حواسمون رو به دوروبرمون جمع کنیم...  نمونه های زیادی هست... 

خیلی بیشتر باید در موردش توضیح بدم... و حرف های زیادی هم دارم اما احساس می کنم سرم مثل یه اتاقه از پونزده ها پسر بچه ریختن توش و از در و دیوارش بالا میرن... فعلا همینجا تمومش می کنم. 


موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۴/۰۸/۱۵
دختر حاجی

آدما

خدا

زندگی

نظرات  (۴)

۱۶ آبان ۹۴ ، ۱۶:۱۷ کژال ساحری
وبلاگم متولد شد http://changeyourselfnow.blog.ir/    (من)
من به فدای اون  ده تا پسر بچه 😒والا 😒
هر روز داره ایده هات و نوشته هات بهتر میشه😍
پاسخ:
فقط ده تا؟ پنج تای باقیش پس چی؟ پونزده تا بودنا:دی    

مرسی
چی شد به این نتایج گوهر بار رسیدی؟؟؟😳😳
پاسخ:
کافیه یکم به اطراف دقت کنی:دی 
چرا اونو خوندم ده تا😂😂😂😂

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">