خارش مغزی

از این و آن بگریزم ز ترس نی ز ملولی

خارش مغزی

از این و آن بگریزم ز ترس نی ز ملولی

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «کتاب» ثبت شده است

نیازمندیم به عربده های آرش... 



+دنبال چی بودی تو رابطمون با موچین؟!   

آخه موچین!؟! 


++  چند روزه هی میپرسه چته؟ چرا یه جوری ای؟   و من هیچ جوابی ندارم بدم.  خب خوبه ک یه نفر اینقدر آدمو درک میکنه ولی از یه طرفم خوب نیس کسی اینقدر بلدت باشه. راه فرار نداری دیگه 


+++دارم کتاب وضعیت آخر رو میخونم...  خیلی خیلی خوبه. از این جهت ک بهت توانایی تحلیل رفتار هات رو میده .  خوبه ک بفهمی ریشه و انگیزه ی هر کارت چیه  


++++گروه رستاک یه عضو داره ب اسم سپهر سعادتی که خیلی خوبه :دی    و متاسفانه این سپهر خان ظاهرا راه ارتباطی اعم از تلگرام و اینستاگرام  بهش وجود نداره :)   



- داشتم فکر می کردم چقدر از ارزش ها و خط قرمز های اخلاقی ک در گذشته خیلی روشون حساس بودم الان دیگه هیچ اهمیتی برام نداره.   قبح خیلی از بدی ها برام ریخته.  شوق خیلی خوبی ها از بین رفته. و اینکه هرجی میگذره جارچوب های زندگیم سست تر میشه. خب این  خیلی چیز خوبی نیست...   هر چند آدم خیلی آزاد تر و بی مانع تر میشه تو زندگی ولی خب خیلی چیزا رو هم از دست میده...  که بدست آآوردن دوباره شون راحت نیست   


--  دیشب خواب میدیدم یه برادر دیگه دارم .  کاملا تاثیر همون فیلمی بود که خودتون میدونید...  :دی   

ولی جالبه که قبل اون فیلم هم من بارها خواب دیدم ک یه برادر دیگه دارم ک ازم بزرگتره.  و هیچ وقت خواب داشتن خاهر ندیدم.  و خوشحالم ک خاهر ندارم.  تحمل خاهر خیلی سخت تر از تحمل برادره... 



۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ بهمن ۹۵ ، ۲۳:۱۶
دختر حاجی

این داستان : کتاب های گمشده  




بچه بودم   

بچه که میگم یعنی مثلا دوم سوم دبستان  

یه کتاب داشتیم تو خونمون. اسمش یه چیزی بود شبیه گزل...  یا شایدم یه اسم دخترانه ی ترکی  

تا جایی که یادمه در مورد یه روستا بود  

بچه ها یه بیماری میگرفتن که همراه تب شدید بود و یه مدتی بیهوش بودن.   بعد شنیدن صدای سه تار دردشون رو تسکین میداد  

یکی از افراد روستا بود که از همه بهتر سه تار میزد ولی آخرین باری که از سازش استفاده کرده بود قبل از این بود که بچه ی خودش بر اثر همون بیماری بمیره  

حالا اینکه این چیزایی که گفتم تا چه حد مطابق اون داستانه، نمی دونم   

چون  اون کتاب رو هر چی میگردم پیدا نمی کنم  و خیلی خیلی دلم میخاد دوباره بخونمش چون اون زمان تاثیر زیادی روم گذاشت . حالا ممکنه اگر دوباره بخونمش دیگه در اون حد به نظرم کتاب قشنگی نیاد.   

 



به جز این کتاب بچگی من با یه سری کتاب خیلی قدیمی هزارو یک شب سر شد . یادمه چند تا جلد نسبتا قطور بودن که نثر تقریبن سنگینی هم داشتن   

و داستان هاش به نظرم بی نهایت شیرین بود...   این سری کتاب هم هر چی میگردم نیست :(   

دقیقا یادمه مثلا صبح یدونه از جلداش رو برمیداشتم مینشستم یه گوشه ی خونه اینقدر حال میکردم باهاش که تا عصر همونجا مینشستم میخوندم  

بعد گاهی مامانم عصبانی میشد از دستم حتی :)   اصلن اصلن یادم ننیاد که چیکارشون کردم کتاب هارو که نیست  

تازه اینقدر هم بی فرهنگ بودم :دی   یه حافظ خیلی خفن بابام داره ازینا که عکس دارن. برگه هاش زرد شده دیگه اینقدر که قدیمیه داره تجزیه میشه.  آقا من رفتم توش نقاشی کشیدم :/   الان اینقدر از خودم حرصم میگیره که نگو... 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ بهمن ۹۵ ، ۲۲:۳۱
دختر حاجی

غلط کردی عاشق شدی لعنتی  

غلط کردی این پرده رو پس زدی 

یه رویا ازت تو سرم داشتم 

غلط کردی به رویاهام دس زدی 

... 


هیچ کس اینقدر (لعنتی) رو قشنگ تلفظ نمی کنه   

رستاک حلاج تنها کسیه که اینقدر دلچسب تو  آهنگاش فحش میده    





+ کاش می دونستم چرا تو دوران کنکور فیلم دیدن و کتاب متفرقه خوندن اینقدر لذت بخشه  


کتاب کوری رو خوندم.  باعث شد به دو تا چیز فکر کنم . اول اینکه اگر تو موقعیت کسی باشم که تنها کسیه که توانایی دیدن داره زندگی چجوریه.   و اینکه رفتار آدمایی که فکر میکنن هیچ کس اونا رو نمیبینه چه جوریه.   در کل جامعه بشری با زندگی حیوانی اونقدرا هم فاصله نداره به نظرم     


فیلم شاتر آیلند رو دیدم. عالی هم کمش بود واقعا. اصلا باعث میشه آدم شک کنه به خودش :))    بازی دیکاپریو هم نگم دیگه...  

کتاب مریخی رو  سحر بهم داد و خوندم.  خیلی بهتر از فیلمش بود.  فک کنم من واقعا تا این حد امید به رندگی نداشتم هیچ وقت.   حس عجیبی بود جنگیدنش برای زنده موندن. و قدرت ذهن...  

فیلم غرور و تعصب 2005.  خب راستش اونقدرا که مریم میگفت آقای دارسی  ِ فیلم جذاب نبود.   زیادی مبهوت بود.  دارسی ِ  کتاب خیلی بهتر بود  
فیلمش خیلی بریده بریده بود.   اگر کتابشو نمیخوندم تقریبن چیز زیادی نمیشد ازش فهمید.  ولی خوب بود. تهش رومانتیک بود دوس داشتم :دی 
۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ آبان ۹۵ ، ۱۳:۱۰
دختر حاجی