گات
شنبه, ۶ شهریور ۱۳۹۵، ۰۲:۳۳ ب.ظ
نمی دونم این فیلم دیدن من و ایمان اینجوری طلسم شده
اون بار دختره راهبه بود، دختر خوبی بود، اصن اهل این کارا نبود! آقا یه ربع از فیلم گذشت یهو لخت شد رفتن رو کار
این دفعه دیگه به خدا انیمیشن بووود! باز پنج دقیقه نگذشته وسط جنگ افتادن رو هم شروع کردن دیگهههه....
از عجایب روزگار هم اینکه تو فرودگاه بهش گفتم نغمه ی آتش و یخ میخونم اول یکم وعوا کرد بعد خودش بقیشو تعریف کرد برام. امروز هم نشستیم گیم آف ترونز دیدیم . تحلیل کردیم، قرار شد من و پوریا بریم پیش جان اسنو ایمان هم بره پیش دنریس کمک کنه . بعد هم که جان و دنی شاید ازدواج کنن و من و پوری و ایمان متحد شیم :))
اون صحنه ای ک دنریس معبد دوش کالین رو سوزوند:
من: امیدوارم که لباس هاش هم مث خودش نسوز باشه
ایمان : امیدوار نباش زیاد!
۹۵/۰۶/۰۶