خارش مغزی

از این و آن بگریزم ز ترس نی ز ملولی

خارش مغزی

از این و آن بگریزم ز ترس نی ز ملولی

سر درگم

چهارشنبه, ۱۰ شهریور ۱۳۹۵، ۱۱:۱۱ ب.ظ

میگه من به خودمون مطمئنم . میدونم تا آخرش هستم  

میگم من قول سفت و سخت اینجوری ازت نمیخام  وقتی خودم از خودم مطمئن نیستم. که نکنه وسطش باز حس هام با هم قاطی بشه و گذشته دوباره خودشو بکوبه به مغزم.   

میگه من به خودم اعتماد دارم یه کاری می کنم تا همیشه همه چیز خوب پیش بره برامون  

میگم احمق   

ناراحت میشه    





+ این همه اعتماد به آینده به نظرم خطرناک می رسه    

به اطراف که نگاه می کنم اینجوری که همه آروم ن و همه چیز رابطشون انقدر قشنگه و مطمئن، میگم نکنه واقعا مشکل از منه؟   شاید منم که دارم همه چیزو نا امن می کنم.   دلم نمیخواد سر چیزی که هنوز بهش مطمئن نیستم یه آدمو هدر بدم   

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۵/۰۶/۱۰
دختر حاجی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">